×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

-!-- start --- http:avazak.ir --

شعر

 

گفتند ستاره را نمي توان چيد ... و آنان که باور کردند... براي چيدن ستاره ... حتي دستي دراز نکردند... اما باور کن ... که من به سوي زيباترين و دورترين ستاره... دست دراز کردم... و هر چند دستانم تهي ماند ... اما چشمانم لبريز از ستاره شد ..

 

تا کدوم ستاره دنبال تو باشم
تا کجا بی خبر از حال تو باشم
مگه ميشه از تو بريد و دل کند
بگو می خوام تا ابد مال تو باشم
از کسی نيست که نشونيت رو نگيرم
به تو روزی  رسم من،که بميرم
هنوز هم جای دو دستات خالی مونده
تا قيامت توی دستای حقيرم
خاک هر جاده نشسته روی دوشم
کی مياد روزی که با تو روبرو شم
من که از اول قصه گفته بودم
غير تو با سايه هم نمی جوشم

 

وقتي کسي رو دوس داري،حاضري جون فداش کني

حاضري دنيارو بدي،فقط يه بار نيگاش کني

به خاطرش داد بزني،به خاطرش دروغ بگي

رو همه چي خط بکشي،حتّي رو برگ زندگي

وقتي کسي تو قلبته،حاضري دنيا بد بشه

فقط اوني که عشقته،عاشقي رو بلد باشه

قيد تموم دنيارو به خاطرِ اون مي زني

خيلي چيزارو مي شکني ، تا دل اونو نشکني

حاضري که بگذري از دوستاي امروز و قديم

امّا صداشو بشنوي ، شب از ميون دوتا سيم

حاضري قلب تو باشه ، پيش چشاي اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، يه وقت بهت نگه برو

حاضري هر چي دوس نداشت ، به خاطرش رها کني

حسابتو حسابي از ، مردم شهر جدا کني

حاضري حرف قانون و ، ساده بذاري زير پات

به حرف اون گوش کني و به حرف قلب باوفات

وقتي بشينه به دلت ، از همه دنيا مي گذري

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتي مي بري

حاضري جونت و بدي ، يه خار توي دساش نره

حتي يه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره

حاضري مسخرت کنن ، تمام آدماي شهر

امّا نبيني اون باهات ، کرده واسه يه لحظه قهر

حاضري هر جا که بري ، به خاطرش گريه کني

بگي که محتاجشي و ، به شونه هاش تکيه کني

حاضري که به خاطر ، خواستن اون ديوونه شي

رو دست مجنون بزني ، با غصه هاهمخونه شي

حاضري مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

ديوونه هاي دوره گرد ، واسه تو دس ت بدن

حاضري اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسي بدن ، جات اونو انتخاب کنن

حاضري که بگذري از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسي ، نخواد بشينه روبروت

وقتي کسي تو قلبته ، يه چيزقيمتي داري

ديگه به چشمت نمي ياد ، اگر که ثروتي داري

حاضري هر چي بشنوي ، حتي اگه سرزنشه

به خاطر اون کسي که ، خيلي برات با ارزشه

حاضري هر روز سر اون ، با آدما دعوا کني

غرورتو بشکني و باز خودتو رسوا کني

حاضري که به خاطرش ، پاشي بري ميدون جنگ

عاشق باشي اما بازم ، بگيري دستت يه تفنگ

حاضري هر کي جز اونو ، ساده فراموش بکني

پشت سرت هر چي مي گن ، چيزي نگي گوش بکني

حاضري هر چي که داري ، بيان و از تو بگيرن

پرنده هاي شهرتون ، دونه به دونه بميرن

وقتي کسي رو دوس داري ، صاحب کلّي ثروتي

نذار که از دستت بره ، اين گنجِ خيلي قيمتي

 

 

 

 

لحظه ای بایست، آرام گیر. دویدن تا کی؟ به دنبال چه می‌گردی؟... خدا اینجاست. امنیت و آرامش همین جاست . چشمانت را ببند و خیره نگاهش کن تا نگاهش را دریابی...، صدایش کن تا جوابش را بشنوی،دستت را بر قلبت بگذار و به ضرب‌آهنگ وجودت گوش بسپار... او تو را به سوی خود می‌خواند . پس تو هم او را بخوان... یا حی یا قیوم

 

 

روزگاریست همه عرض بدن می خواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند عشق ها را همه با دور کمر می سنجند خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

 

 

زندگي شوق رسيدن به همان فردايست كه نخواهد آمد تو نه در ديروزي و نه در فردايي ظرف امروزم پر از بودن توست زندگي را درياب

جمعه 21 دی 1391 - 10:52:57 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


من و تو


باور نکن


وایسا دنیا


اندرزعارف


سکوت


اگه توماله من بودی


اعتراف


.....اشک


اشک مژگان


نفسم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

118977 بازدید

111 بازدید امروز

90 بازدید دیروز

357 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements