×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

-!-- start --- http:avazak.ir --

اواره

نیمه شب بود و غمی تــازه نفس

ره خوابــم زد و مانــدم بیــــدار

ریخت از پرتو لرزنده ی شمـــع

سایه ی دسته گلی بر دیــوار

همه گل بود ولی روح نداشــت

سایه ای مضطرب و لرزان بــود

چهره ای سرد و غم انگیز و سیاه

گوییــا:مــرده ی سرگــردان بــود

شمع خاموش شد از تندی باد

اثر از سایه به دیــوار نمانــد!

کس نپرسید کجا رفت؟که بود؟

که دمی چند در اینجا گذرانــد؟

این منم خسته در این کلبه ی تنگ

جسم درمانده ام از روح جداست؟

من اگر ســایــه خویشــم یا رب!

روح آواره ی من کیست؟کجاست؟

سه شنبه 16 بهمن 1391 - 12:27:02 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


من و تو


باور نکن


وایسا دنیا


اندرزعارف


سکوت


اگه توماله من بودی


اعتراف


.....اشک


اشک مژگان


نفسم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

118828 بازدید

52 بازدید امروز

25 بازدید دیروز

307 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements