در آمد از در خندان لب و گشاده جبین
کنار من بنشست و غبار غم بنشاند
فشرد حافظ محبوب را به سینه ی خویش
دلم به سینه فرو ریخت:?تا چه خواهد خواند!?
به ناز چشم فرو بست و صفحه ای بگشود
ز فرط شادی کوبید پای و دست افشاند
مرا فشرد در آغوش و خنده ای زد و گفت:
?رسید مژده که ایّام غم نخواهد ماند?
هزار بوسه زدم بر ترانه ی استاد
هزار بار بر آن روح پاک رحمت باد
118835 بازدید
59 بازدید امروز
25 بازدید دیروز
314 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian