×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

-!-- start --- http:avazak.ir --

.......آن هنگامة سال


در آن هنگامه ي سال مرا نظاره مي کني
هنگامي که بر شاخه هايي که از سرما مي لرزند
همان صحنه ي عريان و مخروبه
که پرندگان نازنين ديرزماني بر فرازش آواز مي خواندند
تنها چند برگ زرد بر جاي مانده است.
و يا حتي هيچ...
در من تاريک روشن آن روز را مي بيني
همانند وقتي که خورشيد در مغرب زمين غروب مي کند
و پس از آن آرام آرام شب سياه رنگ مي بازد
و اين حقيقت ديگر مرگ است
که همه را به آرامش فرا مي خواند
در من جَرَقِه هاي آن آتش را، بر روي خاکستر جواني اش مي بيني
همانند بستر مرگي که در آن پايان مي پذيرد
هماني که جانش بخشيد
اکنون تحليلش مي برد
و اين فکر است که عشقت را استحکام مي بخشد
که بايد عاشقانه دوست بداري
هم او را که به زودي ترک خواهي کرد
.

جمعه 21 دی 1391 - 9:04:25 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


من و تو


باور نکن


وایسا دنیا


اندرزعارف


سکوت


اگه توماله من بودی


اعتراف


.....اشک


اشک مژگان


نفسم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

118877 بازدید

11 بازدید امروز

90 بازدید دیروز

257 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements