×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

-!-- start --- http:avazak.ir --

دوستی

دل من دیر زمانی ست که می پندارد:

?دوستی? نیز گلی ست

مثل نیلوفر و ناز

ساقه ی ترد ظریفی دارد.

بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد

جان این ساقه ی نازک را

ـ دانسته ـ

بیازارد!

در زمینی که ضمیر من و توست

از نخستین دیدار

هر سخن هر رفتار

دانه هایی ست که می افشانیم.

برگ و باری ست که می رویانیم

آب و خورشید و نسیمش ?مهر? است

گر بدان گونه که بایست به بار آید

زندگی را به دل انگیز ترین چهره بیاراید.

آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف

که تمنای وجودت همه او باشد و بس.

بی نیازت سازد از همه چیز و همه کس.

زندگی گرمی دل های به هم پیوسته ست

تا در آن دوست نباشد همه در ها بسته ست.

در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز

عطر جان پرور عشق

گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز

دانه ها را باید از نو کاشت.

آب و خورشید و نسیمش را از مایه ی جان

خرج می باید کرد.

رنج می باید برد

دوست می باید داشت!

با نگاهی که در آن شوق بر آرد فریاد

با سلامی که در آن نور ببارد لبخند

دست یکدیگر را

بفشاریم به مهر

جام دل هامان را

مالامال از یاری غمخواری

بسپاریم به هم

بسراییم به آواز بلند

- شادی روی تو!

ای دیده به دیدار تو شاد

باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست

تازه

عطر افشان

گلباران باد.

سه شنبه 16 بهمن 1391 - 12:30:06 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


من و تو


باور نکن


وایسا دنیا


اندرزعارف


سکوت


اگه توماله من بودی


اعتراف


.....اشک


اشک مژگان


نفسم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

118805 بازدید

29 بازدید امروز

25 بازدید دیروز

284 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements