×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

-!-- start --- http:avazak.ir --

سرنوشت

انگار که نفرین شده ام به چه گناهی نمیدانم!!

سرنوشت برایم بازی ها دارد با دل خسته من

اسیر نفس اوشدم و چه آسان تحقیرم میکند

سردرد امانم نمی دهد چشمانم به سیاهی میرود همه جا تاریک است

خاک مرده بر سرایم ریخته اند

ندیدن را از یاد برده ام شادی با من غریبه است و چه دورمی بینمش!

سکوت مطلق دست نیافتنی میماند اما دلم عجیب سنگین است

حال میتوان گریست نه؟؟؟

صدای سکوت است که می آید

و من تنها نشسته ام با بغضی در سینه ام توان شکستن ندارم

شاید هم نمی خواهم بشکنمش مدتهاست که با من است

دامنی میجستم که شانه های او ها های اشک ریزم

می خواستم آنجا سر در پناهم باشد

و گریه سردهم اما افسوس اشکهایم انگار خریداری ندارد

و ظلمت شب است که بر خانه ام حکم میراند

کور سوی امیدی میبینم یا که شاید توهمی بیش نیست

دنیا با من غریبه است

وشب سهم من است از تمام روشنایی ها

یکشنبه 14 بهمن 1391 - 10:19:51 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


من و تو


باور نکن


وایسا دنیا


اندرزعارف


سکوت


اگه توماله من بودی


اعتراف


.....اشک


اشک مژگان


نفسم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

118981 بازدید

115 بازدید امروز

90 بازدید دیروز

361 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements