خسته

خسته از هر سر آغازی که پایانی نا معلوم دارد...

دیگر نمیگویم گشتم نبود نگرد نیست....

بگذار صادقانه بگویم گشتم. اتفاقا بود. فقط مال من نبود......

بگذار دیگری بگردد لابد مال اوست...

بعضی آدمها باران را حس می کنن....
بقیه فقط خیس می شوند.

سکوت همیشه از روی رضایت نیست.

گاهی نشانه اعتراض است!

گاهی مودبانه خفه شدن است!

گاهی فداکاری و از خودگذشتگی است!

و گاهی ازروی بی تفاوتی است

و چقدرآزاردهنده است این آخری

هیــــــــس ! ?

ســـــــــاکت !.!.! ? ...

آهستــــه بروید ! ..

آهستــــه بیایید .

اینجا وجــــــــــدان ها همه خـــــــــوابند ?

♪ این روزا ریاضیم خیلی ضعیف شده.....دیگه نمی تونم ادم حسابت کنم .............!!!!

مــ ــرا ببخــــش اگـــ ــر

به تــ ـو پیـــــله امـــ ،

قـــــ ــــدری . . .

قـــدری تحـــمل کن

پروانــــه میشوم . . .

آدم وقتی فقیر میشه خوبیهاشم حقیر میشه
اما کسی که زور داره یا زر داره هنر می بینند عیب هاشو
حرف حسابی میشنوند چرندهاشو

(دکتر علی شریعتی)

اشتبـــاه مــن ایـن بــود ....
هــر جــا رنــجیدم ، لبــخند زدمـ ....
فــکر کــردند درد نــدارد ، سنــگین تر زدنــد ضــربه هارا

آنقدر مرا سرد کرد....

از عشق

از خودش...

که حالا به جای دل بستن یخ بسته ام

آهای! روی احساساتم پا نگذارید... لیز میخورید!!!!!!

در همین حوالی هستند کسانی که تا دیروز می گفتند بدون تو حتی نفس هم نمی توانم بکشم ........و امروز در آغوش دیگری نفس نفس می زنند.........................................

بدرقه لازم ندارم .....

خودم راه رفتن رو بلدم.....

فقط یه خواهش نزار بمونه زیر پا.....

قلبمو بردار از رو زمین.....

دوست دارم باری تو به حرف ساده بود.....

غافل از این که قلب من منتظر اشاره بود....

یکشنبه 14 بهمن 1391 - 10:31:50 PM