هر شب اشک مژگانم را یاد می کند
یک به یک ایام رفته را یاد می کند
گذشته سوخته و عهد و پیمان گسسته
جفای آن جفای کار را یاد می کند
چون آن روزگار خویش ز کفم رفت
زردی روزگار خویش را یاد می کند
آن مست چشم چو رهایم گرد
مستی بی زوال چشم را یاد میکند
اشک پیش نا مردمان آبرو می ریزد
چو آن قد و قامت را یاد می کند
این نیز از بخت بی فرجام ماست
که چشم هرچه خواهد را یاد می کند
118872 بازدید
6 بازدید امروز
90 بازدید دیروز
252 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian